تاریخ همواره گواه جنگ و کشتار بوده است اما همزمان صلح نیز جزو آرمان دیرینه بشر به حساب میآمده است.
پایگاه خبری سنگ نوشته، یادداشت-تنها راهکاری که جلوی خلق و خوی وحشی انسانها را گرفته، وژاه ای بنام «صلح» بوده است.
همواره این صلح بوده که توسعه همه جانبه را برای کشورهای پیشرفته فراهم نموده نه جنگ.
هرساله سازمان ملل روز۲۱ سپتامبر مصادف با۳۰ شهریور ماه را بنام روز جهانی صلح نامگذاری نموده است.
در این میان در ایران ایل بیرانوند میراث دار صلح و صفاست.
به نظرم به جای ایل و قوم ما باید واژه فرهنگ را برای این قوم کهن بکار ببریم در واقع بیرانوند قوم نیست بلکه یک فرهنگ است.
این قوم لک زبان که از هزاران سال پیش خاستگاه اولیه اشان در مناطق مختلف زاگرس بوده و هست فرهنگ چندین هزارساله صلح و سازش و دفاع را به دنبال خویش به یدک می کشند.
دوشینه طناب دار از گردن قاتلی از طایفه تاری بیرانوند توسط شیرزنی از طایفه متش بیرانوند که چند سال پیش جوانش را ناکام کرده بود وبه کام مرگش کشیده بود با شجاعت تمام برداشته شد.
چرا نام زن دراینجا اول از همه چیز بیان گردیده است.
چون زن و مادر در میان آداب ، رسوم و فرهنگ این قوم جایگاه و مقام خاص خودش را دارد.
معمولا در این مواقع اول باید رضایت مادر مقتول بهدست آید و بعد رضایت خواهران و برادرانش و بعد از رضایت خانواده مبنی برگذشت از قصاص این پدر است که جایگاه و پایگاه اجتماعی خود را بهعنوان یک قهرمان واقعی و یک فرمانده، سخنگو و دیپلمات بدست می آورد.
این نقش آفرینی کار هر بی هنری نیست مگر انسانهای بزرگ و وارسته و هنرمند.
البته در این چند سال قاتل درزندان محصور و هر شبانه روز انتظار مرگ را می کشید و هر روز ، هر شب، هرساعت هر دقیقه هرثانیه تصویر مرگ و مکافات خویش را که توسط قانون و قوه قضائیه به دار اعدام محکوم شده بود مجسم می نمود.
درخارج از زندان و محاکم قضایی بزرگان و ریش سفیدان دیگر طوایف ایل تلاش و کوشش شبانه روزی نمودن تا توانستند دل خانواده اولیای دم مقتول را به دست آورند.
نا گفته نماند برای رضایت گرفتن برای یک قاتل در لرستان هنر و دیپلماسی خاصی می خواهد و لرستانی ها میراث داران فرهنگ کهن چندین هزارساله و جاودان داوری ، میانجیگری سازش، وصلح در ایران زمین هستند.
وبرای بکارگیری این هنر دیپلماسی از ابزاری بنام ادبیات صلح ، جنگ، داوری ، سازش و میانحیگیری که ریشه درادبیات یا افسانه ها ی کهن ایرانی دارند استفاده میکنند.
و بهتر است وزارت خانه های مرتبط بااین جریان فرهنگی و دیپلماسی مانند وزارت خارجه و فرهنگ وارشاد از این بستر بکر و کار آمد، تحقیق و پژوهش بهعمل بیاورند.
تا این فرهنگ کارآمد حغظ و در مجامع بین المللی در مواقع ضروری و بزنگاهای تاریخی از آن بهره ببرند.
ما لرستانی ها قتل انسانها و همنوعان را محکوم و گذشت و مرام پهلوانی و قهرمانی را ارج می نهیم تا سرلوحه جامعه ایرانیان شود.
بزرگی و گذشت طایفه متش نسبت به حق قصاص خویش نسبت به قاتل ازطایفه تاری را فراموش نمی کنیم. تا بلکه باعث وحدت و انسجام بازماندگان اجدادمان ونیاکانمان ایل بیرانوند شود.
شاید این کارخدا پسندانه وفرهنگ ماندگار سرمشقی برای دیگر ایلات و لرستانی ها و ملت متمدن ایران گردد و آن را بهکار گیرند.
محمد رضائی تاری
روزنامه نگار آزاد