جایگاه یک مدیر از دیدگاه اسلامی امانتی است كه به یک مدیر واگذار میشود و او باید از این جایگاه و مقام كه به عنوان امانت در دست گرفته است ، شدیداً مراقبت نماید و به خوبی امانت داری صالح و شایسته باشد و آن را به شایستگی در زمانی مشخص به دیگری واگذار نماید .
پایگاه خبری سنگ نوشته، یادداشت، کیانوش بازگیر_ در قرآن كریم در مورد امانت و امانت داری آمده است : « همانا خداوند شما را فرمان میدهد كه امانتها را به صاحبانش باز گردانید .»
مدیر جامعه اسلامی باید بداند كه منصب و مقامی كه در اختیار اوست ، یك ودیعه الهی است كه خیانت به آن ، خیانت به خداوند محسوب میگردد . كه گناهی نابخشودنی است و سرانجام باید روزی این امانت را به دیگری بسپارد ، بنابراین پایدار و ماندنی نیست و چنانچه خردمندان گفتهاند : « چیزی كه نپاید دلبستگی را نشاید » . و به همین دلیل شایسته نیست كه یک مدیر به پست و مقام ومنصب دل ببندد و خود را برای همیشه مالك و صاحب اختیار آن بداند .
علامه طباطبایی (ره ) در تفسیر المیزان ، امانت را این چنین تعریف كرده است : « امانت ، چیزی است كه برای نگه داری به دیگری سپرده میشود تا بر آن محافظ باشد و پس از محافظت به امانت گذار باز گرداند .»
در یك نظام اسلامی ، همه سمتها و مقامها و كلیه پستها و منصبها ، امانتهای خاص الهی هستند كه به ودیعه در اختیار مسئولان قرار میگیرند و حفظ آنها از گزند افراط و تفریط ، از وظایف حتمی صاحبان آنهاست و احترام به امانت و پاسداری آن از آسیب تطاول و گزند چپاول ، از دستورات ضروری دین مبین اسلام می باشد .
حضرت علی علیه السلام در نامهای كه به « اشعث بن قیس » مینویسد ، مدیریت و حكمرانی برای تو طعمه نیست آن مسئولیت در گردن تو ، امانت است و كسی كه از تو بالاتر است ، از تو خواسته كه نگهبان آن باشی و وظیفه نداری كه در كار مردم به میل و خواسته شخصی خود عمل كنی و یا بدون ملاك معتبر و فرمان قانونی ، به كار بزرگی دست بزنی . اموالی كه در دست توست از آن خداوند میباشد و تو خزانه دار آنها هستی تا آن را به من بسپاری امیدوارم كه برای تو بدترین فرمانرواها نباشم .
همچنین در نامه دیگری كه به یكی از فرماندارانش نوشته است ، فرموده : « به من درباره تو گزارش نامطلوبی رسیده است كه اگر چنین خبر تأسف باری درست باشد ، پروردگار خود را به خشم آورده و امام خود را نافرمانی و در امانت خود ، خیانت كردهای .
همانگونه كه ملاحظه میشود از دید حضرت علی علیه السلام ، مناصب و مدیریتها تنها امانت الهی میباشند و باید به دست كسانی سپرده شوند كه امانت داری صالح و شایسته باشند و این شرط ، از مهمترین ملاكها و شرایط احراز مدیریت در حكومت علوی است .
ارزش و اهمیت این صفت در مدیریت و حكومت داری تا بدانجاست كه حضرت علی ( ع ) آن را « اساس ایمان » و « سر فصل اعتقادات انسان » معرفی میكند .
حضرت علی ( ع ) در كلام زیبایی این حقیقت را بیان نموده و میفرماید : « اگر مقام ماندنی بود ، به تو نمیرسید » .
مدیرانی که از مجرای حدود الهی خارج شده و بر خلاف دستورات الهی ، امر و نهی میکنند باید بدانند که با این کار ارکان و پایههای مدیریت خود را متزلزل نموده اند و زمینه سقوط و نابودی خود را فراهم ساختهاند زیرا قوانین الهی ، منطبق با فطرت انسانی است و مخالفت با فطرت انسانی ، نتیجه ای جز سقوط ندارد و کارکنانی که به خاطر ترس و جهل از اوامر غیر الهی پیروی میکنند نیز باید بدانند که با این کار خشم و غضب خالق را در مقابل رضایت و خشنودی مخلوقی متزلزل خریدار شدهاند و بدون شک فرجام شومی در انتظارشان خواهد بود .
کارمندی که به منظور خوش خدمتی و جلب نظر مدیر به دروغ و حیله و نیرنگ متوسل میشود و حق را ناحق جلوه میدهد ، باید بداند که خودش را قربانی جاه طلبی و سودجویی فردی خودخواه ساخته و با بالا بردن او ، خود را به چاه انداخته است و در جرمها و جنایتهای او شریک است .
قال علی عليه السلام : تَکَبُّرُکَ فِی الوِلایَةِ ذُلٌّ فِی العَزلِ. علی عليه السلام فرمود : تکبّر ورزیدن تو در دوران ریاست و سرپرستی، موجب ذلّت در ایّام برکناری است. غرر الحکم (چاپ دانشگاه) ج ۳، ص ۳۱۶،