تاریخ: ۱۰:۲۲ :: ۱۴۰۰/۰۳/۰۸
فرازهایی از وصیت‌نامه شهید مجتبی آدینه وند/ خداوندا ما را یاری فرما که عقل ما از قرآن بهره‌ای ببرد یک‌لحظه مرا به خودم وامگذار

خداوندا! ما را یاری فرما که عقل ما از قرآن بهره‌ای ببرد یک‌لحظه مرا به خودم وامگذار چون وقتی به یاد تو نیستم همیشه در غفلت هستم و گناهانی را مرتکب می‌شوم که نمی‌دانم نه یاد خدائی و نه یاد آخرت و نه اراده خیر و اقبال به بهشت و نمی‌دانم دلم کجاست همیشه به امور دنیایی فکر کرده و سرگرم هستم و از همه بدتر درخطر صید شیطانم.

پایگاه خبری سنگ‌نوشته، خاطرات شهدا- خداوندا! ما را یاری فرما که عقل ما از قرآن بهره‌ای ببرد یک‌لحظه مرا به خودم وامگذار چون وقتی به یاد تو نیستم همیشه در غفلت هستم و گناهانی را مرتکب می‌شوم که نمی‌دانم نه یاد خدائی و نه یاد آخرت و نه اراده خیر و اقبال به بهشت و نمی‌دانم دلم کجاست همیشه به امور دنیایی فکر کرده و سرگرم هستم و از همه بدتر درخطر صید شیطانم.

خدایا! بااینکه می‌دانم اجل آمدنی است اما غافلم.

بارالها! ما را یاری فرما از طریق خدمت‌های بزرگ به آئین پاکت و به بندگانت صفحات عمر خود را با خطوط زرینی که نمایانگر رضای توست رقم زنیم و سرانجام به فیض شهادت درراه تو نائل گردیم و در آغوش رحمتت جای‌گیریم.

بارالها! به ما ایمانی بده که با خودمان ببریم آن ایمانی که همیشه بوده و در قلبمان جا گرفته

بارالها! تو را سپاس می‌کنیم که ابتدای کار ما را باسعادت شروع کنی و به شهادت و فداکاری پایان‌دهی.

بارالها! نفسم را به تیغ معرفتت بکش و سلوک طریقت را برایم سهل کن

بارالها! در این دنیا گناه کردم مرا پوشاندی و در میان مردم روسیاهم نکردی.

الا ای رب اعلای من! خود ناریم لکن در میان نوریان جبهه فریاد برمی‌آورم که یا ستارالعیوب به مقام ایشان گناهانم را در آن سرای نیز بپوشان.

فرازهایی از وصيت نامه شهيد مجتبي آدينه وند

عنقريب بانگ جرس كاروان بسيجيان در كربلاي منتظر طنين انداز مي شود كه الها مگر پيرمان پايان اين غربت را در اين سال نويد داده است خوشا بحال كسانيكه با قدمهاي سهمگين خود مجراي تحقق اين حركت شدند و لب برگونه هاي سرخ پيروزي زدند حال درباره دو ارمان كه سالهاست براي دستيابي به آنها خود را اماده كرده ام قدري مي نويسم تا نماينگر روشنائي حركتم باشد همانطور كه مي دانيد هدف نهائي آدمي اين است كه در راستاي تكليف خداوندي كه بر دوش او نهاده شده موجبات تسهيل اين راه بي انتها را فراهم آورد تا به لقاي پروردگار برسد همچنانكه از آيات و روايات اسلامي بر مي آيد شهادت بر تارك اين اسباب تكامل درخشندگي ديگري دارد و حماسه ديگر.

گوئي با پذيرفتن شهادت جهش از انچه هستي بسوي آنچه بايد باشي را به تو ارزاني مي بخشد لذا اين جاست كه مجاهد راستين و طالب وصال پروردگار براي عبور از آنچه هست كالبد خالي خود را نردبان سير به طرف او قرار مي دهد كه از رصدگاه خونينش وعده نظر به جلوه معبود دريافت كرده.

آري عزيزانم اگر مي خواهيد بدانيم حقيقت كدامست و نهايت لذتش چيست بايد از مدخلي عبور كنيم كه خوبترين خوبان عالم امكان از آن عبور كردند و اينك جاذبه اين حقيقت همه طالبان را بطرف حماسه خود مي خواند.

معشوق صلاي وصال داده است اگر عاشقيد شرط عشق را به جا آوريد والا با اميدهاي كاذب خود را قانع نكنيد بدانيد رجز خواني در پشت ميدانهاي نبرد بدرد نمي خورد و افسوس بر از دست دادن چنان لياقتي سودي در بر نخواهد داشت هميشه مدخل شهادت باز نيست كه با بهترين مرگ به ديدار خداوند رفت،چه بسا دفتر شهادت بسته شود و منتظران كوي دوست در غم چنين مرگ شريفي به نظاره بايستند.

شكر و سپاس خداي را كه در عصري لباس هستي بر اندامم پوشانيد كه زيباترين هستي شناس ،امام امت را راهنماي كاروان خود ديدم و از نعمت وجودش روشن ترين راه را يافتم براستي شكر اين شكر را جز با فدا شدن نمي توان ادا كرد

بازگشت به خانه

پاسخی بگذارید