این اولین بار نیست و مطمئنا تا چندین سال دیگر هم آخرین بار نخواهد بود که راجع به جایگاه نامناسب بیکاری استان بحث به میان می آید و زبان و قلم هم از بیان و به رشته تحریر درآوردنش خسته و رنجیده شده اند چه رسد به رنجش سالیان مردمان دیار مفرغیان....
پایگاه خبری سنگ نوشته، یادداشت تحلیلی- طبق آخرین آمار رسمی ارائه شده؛ باز لرستان در انتهای جدول موضوع حیاتی بیکاری قرار دارد و با اینکه در ته جدول نیست اما نسبت به سال گذشته بیش از ۴ درصد طبق همین آمار منفی شده است که براساس این آمار ارائه شده استان کردستان تقریبا همان شرایط سال قبلش را دارد و کرمانشاه رشد چهار درصدی داشته است با اینکه پس از لرستان هستند!!
در جدولی که به عنوان شاخص بازار کار با جمعیت ده ساله داده شده است دو معیار نرخ مشارکت اقتصادی و نسبت اشتغال هم آمده است که در هر دو معیار هم حز استانهای رده پایین جدول قرار داریم. حتی پایینتر از کردستان و کرمانشاهی که ظاهرا نرخ بیکاری بیشتری از ما دارند.
در هر صورت فقط با سیری اجمالی در جدول ارائه شده باز مانند سنوات قبل متوجه می شویم که اتفاق خاص یا جهش و رشد مثبتی در زمینه های اقتصادی و اشتغال نداشته ایم و در بر همان پاشنه لرستان بیکار می چرخد.
نکته ای که در جدول مذکور بیانش خالی از لطف نیست مقایسه لرستان با استانهایی کم برخوردارتر مانند ایلام و بخصوص کهکیلیویه و بویراحمد است. استانهایی که طی چند سال گذشته و خاصه در دولتهای روحانی از مدیران رنگارنگ این استانها بهره برده ایم. ایلام را عبور کنیم در حال حاضر و دو سه سال گذشته سررشته امور این استان به نام مدیران بویراحمدی افتاده است که مقایسه ما هم پربیراه نبوده و نیست:
نکته قابل تامل این است که نرخ بیکاری هر دو منطقه کاهش مناسبی یافته و ایلام مرزنشین تک رقمی شده و بویراحمد در شرف تک رقمی شدن!!
از این جدول می توان پرسشها و مواردی دیگر استخراج کرد و به روشهای گونه گون تجزیه و تحلیل کرد. اما اگر در همین چند مثال عمده بمانیم و بسنده کنیم این پرسش پیش می آید که ورود مدیران حداقل دو استان همجوار و یک جورایی هم فرهنگ به استان که در حال کاهش نرخ بیکاریشان هستند نه تنها تاثیری بر توقف روند رو به رشد بیکاری لرستان نداشته است بلکه در حال افزایش هم بوده است. البته اینجا نمی خواهیم موضوع مدیر بومی و غیر بومی را بشکافیم وتقصیر را لزوما گردن مدیران غیر بومی بیندازیم.
بیکاری در لرستان فقط تابع نوع مدیران نیست
اصلا این نیست و لازم است روشنتر بگوییم نرخ بالای بیکاری لرستان طی چند دهه اخیر دلایل مهمتری هم می تواند داشته باشد و یکی از آنها ضعف مدیریت در استان چه با مدیر بومی چه غیر بومیست و اگر در اینجا دو استان ایلام و بویراحمد به عنوان نمونه آورده شدند، دلیلش همین است که بیان شود وجود منحوس بیکاری در لرستان فقط تابع نوع مدیران نیست.
این مساله را هم باید دقت کنیم که در سال گذشته آمارهایی مبنی برکاهش نرخ بیکاری در استان داده می شد که طبق نظر کارشناسان و کنشگران دلیل اصلیش مهاجر شدن جمعیت کار ما بود و در این زمینه هم جز مهاجر فرست ترین مناطق کشور شدیم. پس آن آمار کاهشی با این جدول خاص هم تناقضهای پیدا و پنهانی دارد که در جای خود قابل بررسی است.
استمرار بیکاری و کاهش اعتماد به نفس در شهروندان لرستانی
در هر صورت با این اوصاف خلاصه لرستان در تمام شاخص های مربوط به شغل، اشتغال، کار ، بیکاری و از همه کلانتر اقتصاد در رده های پایین قرار دارد. مقام نازلی که به نوعی سبب کاهش اعتماد به نفس شهروندان لرستانی هم شده است و بیان اینکه این بلای بیکاری با مساعدت دیگر بلایای طبیعی و غیر طبیعی بر روان مردمان تمدن مفرغ و بلوط اثرات منفی نیز گذاشته و بر نرخ کاهشی ازدواج، افزایشی طلاق و مفسده هایی دیگر نیز موثر افتاده است نیاز به واکاوی مستقل و دخالت متخصصین امر دارد.
پس باید از عمق وجود پذیرفت که ما لرستانیها از لحاظ شاخص های توسعه وضعیت خوبی نداریم؛ چرا که بدون وارد شدن به دیگر ابعاد توسعه همین که هنوز از نظر اشتغال و مسایل نه چندان مطرح اقتصادی لنگ می زنیم نشان دهنده عدم توسعه یافتگیست و نیازی به بررسی دیگر ابعاد توسعه در این مجال نداریم( هرچند به همان ابعاد هم ورود کنیم عمق فاجعه عدم توسعه یافتگی ما بیش از نرخ رشد بیکاری پررنگ تر و آشکارتر خواهد شد).
الا ایحال نرخ بیکاری لرستان بالاست چراکه در وهله اول سیاستهای کلان و سیاستگذاریهای دولتهای مختلف به صورت جامع مطالعه و برنامه ریزی نشده و از ابلاغ تا اجرا همیشه ابتر شده یا مانده اند(پایلوت شدن لرستان در اقتصاد مقاومتی را که فراموش نکرده ایم؛ اینکه چه شد و چه کردند و چه عاید ما شد در هاله ای از ابهام است و بدون آمار هم معلوم است همین سیاستگذاری پایلوت اقتصاد مقاومتی جهشی در لرستان ایجاد نکرده است).
عدم استقبال از سرمایه گذارهای مختلف
مساله مهمتر که تاثیر بسزایی در رشد بالای بیکاری داشته است نبود و یا عدم استقبال سرمایه گذارهای مختلف به دلایل فرهنگی و اقلیمی که ریشه در تاریخ داشته و کم کاری مدیران و وکلای ادوار استان که نگاهی توسعه گرا به لرستان نداشته اند و همچنین توجه عمیقی به اعمال سیاستهای تسهیلگر برای حضور و ماندگاری سرمایه گذاران اصلی نه فیک نداشته،بوده است. مساله ای که مناطق پیشرو زودتر از ما به آن وحدت نظر عملیاتی رسیده بودند.
نبود صنایع مولد در لرستان و آوار بیکاری
از دیگر دلایل رشد روزافزون بیکاران و بخصوص در این سالها بیکاران تحصیلکرده در لرستان صنایع مولد است. حال چه لرستان قطب کشاورزی باشد چه صنعتی می بود، چه گردشگری و …. تفاوتی پیدا نمی کرد؛ چرا که زیرساختهای لازم برای ایجاد روبناهای هرکدام از اقطاب در طول سالیان تهیه و اجرا نشده است . بخصوص در مقاطع و بزنگاههایی که در کشور فرصت زیرساختها فراهم بوده است ( بعد از جنگ تحمیلی یکی از بهانه های دولت وقت عدم امنیت استراتژیک در غرب کشور بوده که با توجه به ژئوپلتیک ایران درخاورمیانه این بهانه هیچ وقت مورد قبول کارشناسان و آگاهان واقع نشده. نکته تاسف بارتر آنجاست در بخش مهمی مانند منابع آب که در آن خودکفاییم و ریشه داریم هم نگاهی سرسری به لرستان شده است. به این ترتیب است که عدم رغبت حاکمیت برای رشد لرستان در اذهان تقویت می شود ). این همان بخشی است که دولتها و مدیران حاکمیتی نسبت به لرستان کوتاهی داشته اند. البته به بیان کاملتر هم کوتاهی وجود داشته هم دیگران غیر همتبار حریصتر بوده اند و هم مطالبه گری شایسته ای از پایین یعنی مردم لرستان و مسوولان و نمایندگانشان وجود نداشته است.( منظور از نمایندگان لزوما نمایندگان مجلس نیست).
دیدگاه غلط؛من حتما باید کار اداری داشته باشم
از دیگر موارد اهم وضعیت بغرنج اشتغال نوع نگاه مردمان این دیار به مقوله اشتغال بوده است. دیدگاهی که از نسلهای گذشته به ما رسیده و ظاهرا به این سادگی دست از سر ما بر نمی داشت و آن هم محدود شدن به میز و صندلی دولتیست که البته با توجه به رانت شغلی، نفوذ باندهای سیاسی، محدودیت و ظرفیتهای قطره چکانی و حجم ورودی فارغ التحصیلان دیگر کمتر به آن اهمیت داده می شود و ناخوداگاه طی یک دهه گذشته گردشی بی محابا به سمت بخش خصوصی داشته ایم.( متاسفانه یا خوشبختانه یکی از استانهای پیشرو در تاسیس انواع شرکتهای عمرانی و خدماتی هستیم که صد البته طی دهه نود بیشتر بر روی کاغذ فعال هستند و فقط نامی از آنها وجود دارد). اما اگر دقت کرده باشیم باز به این مرتبه دیر رسیدیم و ظرفیت های بیرونی بخش خصوصی و غیر دولتی زمانی رونق و جهش می گیرند که زیرساختها، مولدها، سرمایه گذاری و ایجاد حس امنیت در لرستان نهادینه می بود که با فرصت سوزیهای مکرر گذشته نتوانستیم اشتغال را در آنجا هم رونق دهیم و باز اشاره کنیم به سیاستهای ناکارآمد کلان مانند برداشت نادرست از اصل ۴۴ و تبدیل آن به واژه نامانوس خصولتی!!
سیاست زدگی فضای کسب و کار را بسته است
همچنین می توان به عواملی ناخواسته مانند سیاست زدگی محفلی سیاسیون درجه چندم استانی هم اشاره کرد که در مخیله شان توسعه خواهی جایی نداشته و این ناهنجاری پنهان هم توان رایزنی سیاسی و در بعدی دیگر ارائه ایده ها را از طرف نخبگان لرستانی غیر سیاسی طی سالیان گذشته گرفته است و فضای کسب و کار را به جای گشایش، بسته نگه داشته است.
آیا با روشهای نو، بیکاری از لرستان محو خواهد شد؟
به نظر می رسد با توجه به موارد فوق که به صورت کلی و اهم گفته شدند و همانطور که در سطرهای ابتدایی مقاله اشاره شد به این سادگی فاجعه بیکاری در لرستان از چهره این استان پاک نمی شود و اگر مانند یک آدم شکست خورده در حسرت روزهای از دست رفته و فرصت های سوخته باشیم وضعمان ازین بدتر می شود. پس چاره ای نداریم که برای حفظ نخبگان شریف این مرزو بوم باستانی و دارای تمدن کهن و توسعه همه جانبه آن ساعت ها بیندیشیم و در نهایت به جمع بندی برسیم که با روشهای نو در دنیای امروزی چه کنیم که بیکاری در لرستان بمیرد و این دیار زخمی به جایگاه اصلیش در اشتغال و توسعه برسد.
این که چه کنیم و چگونه مطالبه کنیم تا از این قهقرای بیکاری و توسعه نیافتگی بجهیم را در فرصتهای دیگر به رشته تحریر در می آوریم که مورد نقد ، کنکاش و تضارب آرا قرار بگیرد، شاید مسیر توسعه مان هموارتر گردد.
مهندس سعید بارانی