اگر خانواده را به عنوان اساسی ترین وکوچکترین عنصر جامعه قلمداد کنیم در شرایط کنونی جهان وتغییرات سریع جهانی شدن در سالهای اخیر شاهد دگرگونی در ایفای نقش تک تک اعضای خانواده ها هستیم.
بهنام فروتن نیا*- مهمترین تغییر را در جوامع شهری می توان به تمایل زنان به ادامه تحصیل واشتغال، کاهش تعداد فرزندان وروی آوری به تک فرزندی ،تغییر الگوی روابط اجتماعی در خانواده ها سبب شده تا کودکان آنگونه که می بایست در خانواده نقش اجتماعی خود را ایفا نکرده وبه تجارب بسیار کمتری پا به عرصه های اجتماعی بگذارند و دوران طلایی وشکوفایی که می توانست در خانواده شکل بگیرد کمتر مورد توجه خانواده های دوره حاضر است.
آیا جامعه نسبت به کودکان به وظایف خود عمل می کند؟ بنا به دلایل زیادی نهادهای اجتماعی رسمی وغیر رسمی برنامه های منسجم وکارشناسی برای تطبیق شرایط فعلی کودکان با واقعیت های جهان کنونی را ندارند.
نهادهای آموزشی، نهاد دین، نهاد قانون وامنیت و… تا کنون مصونیت وامنیت لازم را برای شکوفایی کودکان در اجتماع فراهم نکرده اند. شاید در لابه لای همه خدمات نهاد ها به کودکان مقوله ای به نام امنیت اجتماعی مورد غفلت واقع شده؟ مفهوم امنیت به مصونیت از تعرض و تصرف اجباری بودن و رضایت و در مورد افراد به نبود هراس و بیم نسبت به حقوق و آزادیهای مشروع و به مخاطره نیفتادن این حقوق و آزادیها است (صدیق سروستانی،۱۳۷۵: ۱۱۵). امنیت در اصل پدیدهای ادراکی و احساسی است یعنی برای تحقق آن باید این اطمینان در ذهن تودهی مردم، دولتمردان و زمامداران و تصمیمگیرندگان بهوجود آید که ایمن لازم برای ادامهی زندگی بدون دغدغه وجود دارد (خوشفر،۱۳۸۶: ۹۶). از دیدگاه جامعهشناختی احساس امنیت در واقع یک تولید اجتماعی است یعنی همه نهادهای اجتماعی در کلگیری آن نقش ایفا میکنند.
با این دید طبیعتاً همه ارکان جامعه از مردم ـ حاکمیت ـ پلیس و …. در تولید و ارتقای سطح آن نقش کلیدی دارند (هزارجریبی،۱۳۹۰: ۱۲۹). امروز خانواده های ایرانی به سبب شوک های اقتصادی، اجتماعی ، سیاسی در معرض آسیب قرار گرفته واین دامنه به کودکان سرایت می کند کودکانی که قرار است در آینده نقش اصلی اجتماعی را به عهده بگیرند.
*جامعه شناس