مهری میرزایی که از ۹ سالگی گلیم بافی و فرشبافی را نزد مادر شروع کرده و سال ۸۵ با پس انداز ۵۰۰ هزار تومانی حاصل از بافت گلیم و فرش اقدام به راه اندازی کارگاه میکند و در حال حاضر زمینه اشتغال حدود ۶۰ نفر را فراهم کرده است.
پایگاه خبری سنگ نوشته، گزارش- مهری میرزایی یکی از فرشبافان موفق است که با اراده و علاقه توانسته در این حوزه حرفهای زیادی برای گفتن داشته باشد.
این بانوی کوهدشتی که سال ۱۴۰۰ به عنوان کارآفرین موفق ملی معرفی شده، میگوید: اینکه آدم حاصل دسترنج خود را استفاده کند لذت و شیرینی وصف نشدنی دارد، من در سن ۹ سالگی اولین دستمزد حاصل از فرشبافی را گرفتم که هنوز هم شیرینی آن را به یاد دارم.
میرزایی میگوید: من با اراده و پشتکار و بدون حمایت هیچ کدام از ادارات و نهادها توانستم تا به اینجا برسم و تا جایی که توان دارم تلاش میکنم دنا افراد بیشتری را مشغول کنم.
او که نشان مرغوبیت کالا را دریافت کرده، برای موفقیت و جذب افراد بیشتر نیاز به برخی تجهیزات و دستگاهها از جمله دیگرنگرزی دارد، نکتهی که امیدوارم مد نظر مسوولان و سرمایهگذاران قرار بگیرد.
با این بانوی موفق و پر تلاش گفتوگوی کوتاهی انجام دادهایم که خواندن آن خالی از لطف نیست.
چطور شد به فرش بافی و گلیم بافی روی آوردید؟
مادرم گلیم باف خوبی بود و از همین راه زندگیمان را میچرخاند، من هم همیشه کنار دست مادرم بودم و به فرش بافی و گلیم بافی علاقه پیدا کردم و همراه با مادرم کار انجام میدادم، همین شد که راه مادر را ادامه دادم.
در سن ۹ سالگی ازدواج کردم و با همین گلیم و فرش بافی کمک خرج همسرم بودم.
یعنی برای دیگران کار میکردید؟
بله تا سال ۸۵ برای دیگران فرش و گلیم میبافتم و دستمزد دریافت میکردم.
چطور شد به فکر راهاندازی کارگاه افتادید؟
سال ۸۵ وقتی دیدم تواناییام در حوزه گلیم و فرش زیاد است تصمیم گرفتم برای خودم کارگاهی راه اندازی و چندین نفر را هم مشغول کنم.
سرمایه داشتید برای شروع کار؟
من با ۵۰۰ هزار تومان پس اندازی که داشتم چندین دستگاه و نخ را از کرمانشاه خریداری و کار را شروع کردم.
با چند نفر از زنان روستا صحبت کردم و گفتم بیابید دست به دست هم بدهیم و برای خودمان درآمدی داشته باشیم،
در همان روستا کارگاه را راهاندازی کردید؟
بله، مغازه کوچکی داشتیم آن را آماده کردیم و شروع به فعالیت کردیم، وقتی دیدم چند نفر دیگر هم تمایل داشتند انگیزه و روحیهام برای ادامه کار چند برابر شد.
نخ را تا سال ۹۴ از کرمانشاه و کاشان تهیه میکردم، اما وقتی دیدم سخت است از دامداران منطقه پشم را خریداری و با کمک زنان روستا شسته و در کارخانه بروجرد کمان میزدیم.
محصولات را کجا عرضه میکردید؟
گلیمفرشها را در غرفهی صنایع دستی قلعه فلکالافلاک عرضه و به فروش میرساندیم، ما غرفه دائمی در قلعه داریم.
یعنی به لحاظ بازار مشکلی ندارید؟
خیر، خوشبختانه گلیم و دیگر صنایع دستی مانند فرش و لباس محلی ما بازار خودش را دارد، عمده فروشان خیلی زود آن را خریداری و عرضه میکنند.
استانهای دیگر هم طالب محصولات شما هستند؟
بله، تقریبا همه استانهای دیگر محصول ما را خریداری میکنند.
در ابتدا چند نفر در کارگاه شما مشغول به کار شدند؟
در آغاز راه با ۳ نفر شروع کردم اما آرام آرام که دست و بالم باز شد افزایش دادم ، سال ۹۰ به بیست نفر رساندم و بعد از آن ۳۵ نفر و اکنون حدود ۶۰ نفر مشغول کار هستند، برخی در کارگاه و برخی هم در منزل کار بافت گلیم و دیگر صنایع دستی را انجام میدهند
شما به عنوان کارآفرین نمونه انتخاب شدید، کمی در این مورد توضیح میدهید؟
من سال ۹۴ دو نشان مرغوبیت کشوری را در گلیم بافی کسب کردیم، سال ۹۷ هم نشان ملی و سال ۴۰۰ توانستم نشانی با مهر اصالت کسب کنم.
کیفیت علت اصلی انتخاب بود، چون من برای بافت گلیم از پشم خود رنگ استفاده میکنم، مگر اینکه کسی خودش سفارش نخ رنگ شده را بدهد.
من به علت مرغوبیت و کیفیت محصول به برنامه مه نو هم دعوت شدم و در سمینار با لباس محلی شرکت و سخنرانی کردم.
شما آموزش هم میدهید؟
بله، یک آموزشگاه فنی حرفهای دارم که به متقاضیان و علاقهمندان رایگان آموزش میدهم ، اسم آموزشگاه هم گل آفتاب است، به دلیل علاقه به مادرم و اینکه او این هنر را به من آموخته بود نام آموزشگاه را گل آفتاب گذاشتم.
درآمدتان چطور است؟
خدا را شکر ، راضی هستیم،
پول زحمت کشی مزه خاصی دارد پول حلال است چون زحمت در پی آن است، خوشحالم پولی که دارم حاصل عرق ریختن است.
واقعیت را بخواهید من تک و تنها و صرفا با اراده و پشتکار و علاقه توانستم به اینجا برسم نه فرزندانم کمک کردند و نه هم ادارهی از سال ۸۵ تاکنون حمایت و توجهی داشته.
از اینکه توانستهاید زمینه اشتغال چندین نفر را فراهم کنید، چه حسی دارید؟
واقعا تمام زندگی من در اختیار زنانی است که یا بد سرپرست و بی سرپرست هستند یا دخترانی که ازدواج نکرده و به لحاظ مالی ضعیف هستند،
خوشحال میشوم از اینکه زن و دختری برای امرار معاش خود کار میکند و درآمدی دارد، من حدود ۶ سال است که همسرم را از دست دادهام درک میکنم.
اولین گلیمی را که یافتید یادتان هست؟
بله من ۹ ساله بودم که اولین گلیم را بافتم و به قیمت ۸۰۰ تومن به یکی نفر در کرمانشاه فروختم هنوز هم مزه و شیرینی دستمزدی که گرفتم یادم هست.
طرحهای گلیم بافی شما بر اساس الگو است؟
بیشتر ذهنبافی است ، طرحهایی که مادرم پیاده میکرد مانندگوزن، مرغ ، شکارچی و صیاد را انجام میدهم،گاهی هم سفارشی است.
گفتید در زمینه رنگ با مشکل مواجه هستید؟
بله، من برای رنگرزی باید دیگ بزرگ و وسایلی داشته باشم، با این کار میتوانم زمینه اشتغال دهها را نفر فراهم کنم.