از به کار بردن واژه های محرومیت، فقر و بیکاری در لرستان شرم دارم، از بس بکار رفته اند کلیشه شده اند اما واقعیت همین است، مردم لرستان، این استان همیشه محروم سالهاست برای گریز از فقر و محرومیت دعا می خوانند و دلخوش به خرده خیرات خوبها! بصورت لاک پشتی بیمار، خواب آلود، پیر و رو به موت در میان ترافیک توسعه گم شده است.
مهری پهلوانی- استانداران قبلی اقدامات حداقلی را در بوق و کرنا می کردند و کور سوی امیدی در دل جوانان و مردم برمی انگیختند اما استاندار فعلی که بیش از دو سال از مدیریتش بر مسند ارشد لرستانمیگذرد هنوز چینش مهره هایش ادامه دارد و درگیر انتخاب مدیران و معاونت های خود، فاقد قاطعیت لازم می باشد.
اقدام او که با جابجایی بین چند مهره خاص، افکار عمومی را به بازی گرفته است، از سه حالت خارج نیست، اول اینکه شناختی روی نخبگان بومی ندارد، دوم به نیروهای توانمند غیربومی دسترسی ندارد و قادر به بکارگیری آنها در داخل استان نیست، و سوم نیروهای انتصابی به او دیکته می شوند.
مرد آرام استانداری در خواب فرو رفته و نمی داند این لاکپشت در معرض له شدن و زیر ماشین رفتنمیباشد….
فرماندار معاون اقتصادی می شود معاون اقتصادی معاون عمرانی می شود معاون عمرانی دستگیر می شود و اینچرخه باطل ادامه پیدا میکند….
گو اینکه می دانیم این افراد منتصب در جایگاه های قبلی خود دستاوردی نداشته و موفقیتی کسب نکرده اند اما ظاهرا پست های مدیریتی در لرستان اهمیتی ندارند و بیشتر به یکشوخی شبیه هستند، که میان افراد پاسکاری می شوند و محافل دوستانه و سیاسی بازی است که تعیین می کند چه کسی مسئولیت مدیریت این پست های مهم و حیاتی را بر عهده دارند و همین است که انتخابها به بیراهه می روند.
استانداری که چیزی در چنته ندارد و دستش خالی است، استانداری که قدرت برکناری مدیران تنبلش را ندارد، استانداری که قدرت و شهامت انتخاب ندارد(که اگر داشت این همه سرپرست در استان نداشتیم)
استانداری که در انتخاب هایش اشتباه می کند، و شوک ناشی از دستگیری ها را در پی دارد، استانداری که قدر زمان را نمی داند، استانداری که جسارت ندارد …. بر لرستان ریاست میکند و در طرف دیگر جوانان بیکاری هستند که روزبروز بیشتر به سمت اعتیاد کشیده می شوند، امارخودکشی در بین آنها افزایش یافته، از لرستان فرار میکنند تا در حاشیه دیگر شهرها زندگی کنند، مهمترین مسئله یعنی امید به زندگیرا از دست داده به پوچی رسیده اند که این مسئله به ناامیدی و در مقاطعی بیزاری از نظام، انقلاب و آرمانهای آن را دامن می زند، …و مردمی که به روایت آمار! هر روز محرومتر می شوند!
همچنین انتظارها که با ورود معاون سیاسی امنیتی استاندارد آقای ثمینی بالا گرفته بود ظاهرا ادامه همان روند جابجایی مهره هاست و اتفاق خاصی به وقوع نخواهد پیوست.
این بی ثباتی و عدم وظیفه شناسی مسئولین، که معنایی جز به تمسخر گرفتن مردم، بی اعتنایی به اهداف، ارزوها و مطالبه های انهاندارد، در واقع پایمال نمودن خون شش هزار شهید لرستانی است که جان عزیزشان را فدا نمودند تا بازماندگانشان بتوانند خوب زندگی کنند!! نه اینکه قربانی ندانم کاری عده ای از مسئولین شوند.
این تضاد را چگونه باید توجیه کرد؟
آیا مهره بازی ادامه دارد؟
آیا سنگینی سایه سیاست و بی کفایتی در توسعه لرستان همچنان ادامه خواهد داشت؟
لرستان صفحه شطرنجی است که در یک بازی بسته، شاه کیش شده برای فرار از مات شدن بیهوده وقت خود را بیهوده صرف جابجایی مهره ها می کند.
ارزش نسبی مهره ها به عملکرد انهاست، و باید بر اساس قدرت مانور، تعداد دسترسی ها و اشراف بر حوزه کاری خود سنجیده شوند و گرنه باخت حتمی خواهد بود.
این بازی و شوخی مدیریتی در لرستان فقط منجر به وقت کشی می شود که در آن مردم و اهداف نظام و انقلاب نادیده گرفته می شوند و بیشترین وقت بجای تمرکز بر توسعه، اجرای طرح های عمرانی، رفع بیکاری و محرومیت، آسایش مردم، و … معطوف به بازی های سیاسی برای تصاحب صندلی ها می شود، صندلی هایی که خیلی زود از زیر پای آنها بیرون کشیده می شوند، حال این منتصبین هستند که انتخاب می کنند چگونه از روی آن صندلی بلند شوند با احترام یا ….