در عرصه جهانی سازمانهای مردم نهاد را به عنوان سازمان های غیردولتی(NGO) می شناسند که در کشور ما به اختصارا به آن «سمن» می گویند.
نرگس سپه وند- در عرصه جهانی سازمانهای مردم نهاد را به عنوان سازمان های غیردولتی(NGO) می شناسند که در کشور ما به اختصارا به آن «سمن» می گویند. سمن ها نقش واسطه ای میان جامعه و دولت دارند و در واقع درصدد کمک به دولت در راستای خدمت رسانی بهینه و کمک به مردم در زمینه روشنگری و مطالبه گری هستند. اما در استان ما سمن ها چه حال و روزی دارند؟ به قول یکی از دوستانم اینجا سمن های بی سمند، درد دل زیادی دارند. نه اینکه فقط در قحطی اعتبار باشند و وسیله ایاب و ذهاب نداشته باشد! طرح های زیادی نوشته اند و شب و روز در تکاپو و شاهد جرقه امید در نگاه قشر رنجور جامعه هستند و به بند اعتبار و بودجه لازم که می رسند، طرح ها بتدریج محو می شوند اما آرمانهای بزرگ و بشر دوستانه همچنان در اذهان دبیران سمن ها حرفها برای گفتن دارد. مثل عبارتی که هیچوقت بی مخاطب نبوده و نیست.
کاهش آسیبهای اجتماعی
برگزاری جشنواره انشانویسی
مسابقه نقاشی
تاسیس پاتوق فرهنگی و…. خواهید دید که مردم هنوز انتظارات نگفته ای از دولت و دستگاه های اجرایی دارند.البته اینجا مطالبه گری در سطح یارانه و سبد معیشتی نیست و شاید کمی اوضاع بهتری داریم یعنی بسلامتی تازه روی پله تعلق از هرم مازلو قرار گرفته ایم و مردم ما می خواهند متعلق به جمع فرهنگی، هنری، سرگرمی و… باشند. اما همین احساس تعلق هم هزینه دارد. بسیار خوب پس مدیرعامل سمن چکاره است باید به دیدار فلان مدیر از فلان دستگاه برویم. با دیدار و احوالپرسی گرمی مواجه می شویم اول از اهداف سمن می گوییم و بعد از نیاز و خواسته مردم و اعضای انجمن و سپس او می پرسد؟
شما؟
ما با همان اصطلاح عامیانه می گوییم: بله ما سمن داریم.
و او می گوید: منم سمند دارم!
به قول دوستم ما سمند که هیچ نداریم امید و انرژی کافی همنداریم که رسالت سمن های بی سمند را برای برخی مدیران تشریح کنیم!
با همین دستان خالی شکاف بین دولت و مردم را باید پر کرد. این پازل اگر تکمیل شود نه بدهکار مردم هستیم و نه دچار موازی کاری. چه طرحها و ایده های تکراری و بی بازدهی هر ساله اجرا می شوند و هیچ خروجی برای مردم چشم انتظار ندارند شاید برخی سمن های فعال و کوشا واقعا باید با سرعت سمند به این عرصه بتازند تا یکبار کاری شود کارستان. مشکل از بی سمندی سمن هاست یا نگاه سمندی مدیران ذی ربط؟! شکاف نارضایتی مردم در حیطه آسیبهای اجتماعی هر روز عمیقتر می شود و سمن های بی سمند فقط راه چاره را در طرحها مشق کردند و پاسخی از حمایت نیامد!
مادر تنها که مجبوری مرد باشی و خشونت کلامت هم چاشنی روزهای سخت خانواده است، کودک کار، جوان افسرده، بهبودیافته بی وام و فرزند خانواده زندانی….. خدا شاهد است ما دردهای ناگفتنی و نادیدنی شمارو دیدیم و در حد بضاعت نسخه هم پیچیدیم اما کسی زیر بار درمان این دردها نرفت! پس لرستان درد بکش حالا حالاها….