شایسته سالاری یعنی افراد مناسب در مکان و زمان مناسب منصوب شده و بهترین استفاده در راستای اهداف سازمانی و اجتماعی از آنان به عمل آید.
حسین سپهوند*- شایسته محوری مهمترین اصل در جهت پیشرفت نظام های اداری و مدیریتی در هر کشوری است. اصلی که در بروکراسی سیستم های اداری ایران کم کم به ورطه فراموشی سپرده شده است. در نظام آرمانی شایستگی ها و توانایی ها جایگزین رابطه ها و خویشاوندی ها و رانت ها شده و به طور کلی نگرش_پارتی محور_حذف میشود. درچنین جامعه ای پیشرفت و ترقی با سرعت پیش میرود و سیستم آرمانی هر روز قوی تر از پیش جایگزین رابطه سالاری می گردد.
لیکن امروزه در جامعه ما این مهم به فراموشی سپرده شده و شایستگی اعتبار خود را از دست داده است و رابطه ها جایگزین توانمندی ها شده است. اگر این موضوع را خودِ فساد به حساب نیاوریم اما زنگ خطری جدی در ایجاد و زمینه ساز شدن فساد در متن جامعه اداری است.
کما اینکه ظهورِ نوظهورها و خواسته های جدیدی که باید در هر مرحله به دنبال برآورده کردن آن بود (بدون هیچ اولویتی) از پیامدهای رابطه محوری است. افراد نالایقی که بر مسندهایِ بزرگ تکیه می زنند و هرچه از نردبانِ قدرت و ثروت بالاتر می روند تواناییشان برای کسب رانت های (مدیریتی,خبری,اقتصادی و…) گسترده بیشتر میشود و ترس از افزایش رقیبِ کاریِ هوشمند، خلاق و لایقِ ارتقا موجب شرکت ندادن افراد شایسته در جلسات کاری و اداریِ پیشنهاد محور شده و موجبات ایجاد نارضایتی در سیستم می گردد. این افراد به دلیل نداشتن مهارت و تجربه کافی و هم چنین جلب توجه سیستمِ رابطه محورِ حاکم بر سازمان ها موجبات ایجاد فساد و رانت و اختلاس میشوند هر چند خود اختلاسگر و فاسد نباشند.
لذا ورودِ افراد به پست های مدیریتی و تخصصی علی الخصوص در جوامع توسعه نیافته می بایستی با دقت و گزینش بیشتری انجام شود.
بوجود آمدن مدیریتِ بله قربان گو و خودخواه به دلیل رابطه سالاری و قوم گرایی از پیامدهای اسفناک سیستم ناکارآمد و نالایق پرور است.
سیستمِ رابطه محور ، مدیران متملق، ضعیف و بادمجان دور قاب چین را بزرگ کرده تا از آنها در زمانهای مناسب در جهت جابجایی نیروها در سازمان ها و انحراف اهداف سازمانی به میل خود استفاده کند. ضعفِ شخصیتی این مدیران باعث ترویج چاپلوسی و تملق شده و میل به فردیت و منیت را تشدید میکند. در این حالت سیستم با ناکارآمدترین حالت ممکن به سمت ویرانی و ناهماهنگی و بی نظمی پیش می رود.
امام صادق (ع) میفرمایند: در صورت وجود افراد توانمند و باصلاحیت های مختلف چنانچه از افراد ناتوان استفاده شود خیانت محسوب میگردد.
ولی متاسفانه امروزه هر کسی خود را با بی عدالتی محض شایسته میداند.
در هر حالتی رابطه سالاری مطرود است.
یکی از عوامل ایجاد رابطه سالاری نقص قوانین بازدارنده ی آن و عدم وجود قوانین مدون در زمینه ضابطه سالاری است که باعث می شود مردم احساس کنند سیستم نارسایی قانونی دارد و پشت درهای بسته خواهند ماند و در نتیجه جهت به سرانجام رساندن امورِ مد نظر خود متوسل به هر راهی حتی غیراداری و غیرشرعی شده و کم کم روحیه نظام رابطه سالاری بر هر شایستگی پیشی گرفته و نبود قوانین به مدیران اجازه عدول از اصول شایسته محوری را می دهد.
عدم رعایت شایسته سالاری علاوه بر موجبات نارضایتی و مهاجرتِ افراد لایق به سایر سازمانها باعث افزایش تملق و چاپلوسی و ناامیدیِ افراد خلاق از پیشرفتِ صحیح در سازمان می شود.
لیکن با تدوینِ خاصِ قوانین شایسته محور در نظام های اداری می توان مدیریت و کارکنان را به بهره وری و امیدواری و توانمندی بیشتر سوق داد.
* دانش آموخته ی دکترای هوافضا