شب خوشی بود با اهالی مطبوعات و بچه های خبرنگار در سالن ارشاد به مناسبت روز خبرنگار... خبرنگاری که بر مبنای قلمش تعریف می شود، هویتش بسته به قلم است و کاغذ، ساده ترین و مهمترین ابزار او، و البته ورای اینها هزاران هزار حرف...
مهری پهلوانی- خبرنگار یک معنی ندارد، برای بعضی شرافت است، برای بعضی کنایه است، گاهی عیب می شود و گاهی هم نان…
۳۶۵ روز سال را می دود، می نویسد، می خواند و ثبت می کند و به پاس این زحمات یک روز را به او داده اند با نام روز خبرنگار!
روز عجیبی است پر از حواشی و حرف و حدیث های بسیار، از کاریکاتورها و جوک های مجازی گرفته تا تبریک ها و مدال ها و تقدیرنامه ها و هدایا و اخیرا هم قبر گرفتن ها!
زمانی که خبر اهدای قبر به خبرنگاران قزوینی منتشر شد جا خوردم. برایم عجیب بود اما شاید بهترین کار را همان شهردار قزوین انجام داده است با اهدای قبر به خبرنگاران و تیتر ” خبرنگارها راحت بمیرید”
این سه کلمه یک روز که متعلق به من بود را از من گرفت.
” خبرنگارها راحت بمیرید” معنی اش ساده است اما پشت آن حرف های بسیاری هست، حرفهایی که هیچکدام از خبرنگاران لرستانی در روزی که به نام آنها نامگذاری شده بود کلمه ای از آن بر زبان نیاوردند.
” خبرنگاران راحت بمیرید” اما برای چه مردن را مشخص نکرده بود، نگفته بود بمیرید تا مردم در بی خبری بمانند؟ بمیرید تا فاسدان فاسدتر شوند، بمیرید تا ظلم بیشتر شود، تا فقر گسترده تر شود، تا بی قانونی بیداد کند، تا دزدی، جنایت، زور، قتل، ظلم و …. یا اینکه از دردهایتان بمیرید….
دردهایی که مجالی برای گفتنشان نیست، دردهایی از نوع ظلم ها و بی عدالتی ها و حق خوری ها در جامعه و خبرنگاران به عنوان جزئی از آن.
در جامعه و در روزگاری که منافع و جایگاه حرف اول را می زنند نفعی در گفتن شان نیست پس باید گم شان کرد دردهایی که آنقدر زیاد هستند و کلیشه ای شده اند و در بطن جامعه ریشه دوانده اند که تبدیل به عادت و حقیقت شده اند پس همان بهتر که ناگفته بمانند این دردهای بی درمان…
یکی از گلایه های این روز نه به مسئولین، به همکارانی است که سابقه آنها طولانی است و جایگاه آنها محترمتر، ولی همیشه با زیر سوال بردن بچه های تازه کار انگیزه را از آنها می گیرند، انگار خودشان هیچ گاه تاره کار نبوده و مشکلات و دردهای آنها را نداشته اند. کاش روزی این همه از ” ازدیاد خبرنگاران نالیدن” ها در لرستان تمام شود شاید اگر آنها هم به مانند همکاران قزوینی خود قبری هدیه می گرفتند، آماده اند تا بمیرند…
من این روز را بر عکس دوستان با تجربه به همه، حتی به آن زنانی که دور بساط سبزی، داخل کوچه نشسته اند و عکسشان با زیر نویس ” روز خبرنگار مبارک باد” در فضای مجازی منتشر شد هم تبریک می گویم اگر با هدف اصلاح دردی از دردهای بی شمار جامعه نام خبرنگاری را یدک بکشند….