سال تحصیلی جدید شروع شد. آموزش و پرورش نقش زیربنایی در آموزش و پرورش دانش آموزان دارد. به شرط آنکه، هم آموزش و هم پرورش مبتنی بر کیفیت باشد.
شهرام شرفی- کمیت گرایی و صرفا تکیه زدن روی آمار و نمره گرایی و از سوی دیگر، پولی شدن بخشی از مناسبات آموزشی، آسیب به کیفیت است.
دانش آموز از همان دوران ابتدایی بایستی:
_ به جای کمیت گرایی و حفظیات به سوی پژوهش محوری کاربردی و تلاش گروهی برای حل مسئله برود.
_ به جای فردگرایی و فرار از جمع، کار گروهی و تیمی را بیاموزد.
_ پرسشگری و طرح مسئله را بیاموزد.
_ بیاموزد که به حقوق دیگران احترام بگذارد.
_ بیاموزد که اصل همزیستی مسالمت آمیز اجتماعی چیست؟
_ یادگیری دانش آموز فقط حول محور آموزش نرود بلکه شامل سه عنصر آموزش، پژوهش و «کاربرد» بشود.
_ قانون گرایی را بیاموزد و قوانین اجتماعی را فرا بگیرد.
_ بیاموزد که چگونه می تواند در جامعه، یک شهروند خوب باشد.
_ مفهوم مشارکت اجتماعی و مسئولیت پذیری گروهی را فرا بگیرد.
_ به افزایش مطالعات غیردرسی، ترغیب و تشویق شود.
_ راههای مقابله با آسیبهای اجتماعی را بیاموزد و یاد بگیرد چگونه میتواند از خشونت دوری جوید.
_ همچنین آموزش علم و دانش در تناسب با نیازهای کاربردی و پژوهشی جامعه را فرا بگیرد و احساس نماید بین مفاهیم کتب درسی با نیازها و کاربردهای موجود در جامعه و موجود در بازار کار، تناسب مبتنی بر حل مسئله وجود دارد.
از نظر جامعه شناسی، نهاد آموزش و پرورش، یکی از مهم ترین نهادهای زیرساختی در زمینه جامعه پذیری انسانهاست.
اما نوع آموزش و نوع پرورش، میتواند از نوع کیفی و کیفیت گرایی باشد یا از نوع کمی و کمیت گرایی.
اولی، منجر به تحول و پیشرفت در جامعه میشود ولی دومی، صرفاً رشد مدرک گرایی را در جامعه به دنبال دارد.
به دیگر سخن، مفهوم رشد، یک مفهوم عددی و کمی است ولی مفهوم توسعه، یک مفهوم کیفی است که تلاش میکند سطح کیفی زندگی را در همه ابعاد گسترش دهد و از دانش آموزان امروز، شهروندانی برای آینده تربیت نماید که آگاه به حقوق و تکالیف شهروندی بوده و اهل پرسشگری و مشارکت گرایی کیفی سیاسی و اجتماعی باشند.