نماینده خرمآباد و چگنی و عضو فراکسیون امید مجلس، محمد بیرانوندی در نطق روز سوم مردادماه خود در مجلس شورای اسلامی، از رأی مجمع تشخیص مصلحت نظام به عضویت هموطن زرتشتی، سپنتا نیکنام در شورای اسلامی شهر یزد دفاع کرد و آنرا یک نقطه عطف تاریخی در احترام به حقوق شهروندی و گامی به سوی توسعهی سیاسی و اجتماعی و ظرفیتسازی نظام جمهوری اسلامی ایران برشمرد.
شهرام شرفی- بیرانوندی از دولتمردان، صاحبان قدرت و مسئولان خواست با درک شرایط حساس کنونی، عقلانیت را محور عملکرد و اقدامات خود قرار دهند نه احساس و هیجان را؛
وی گفت: «فرصتسوزی نکنیم؛ ایران متعلق به همه ایرانیان است و به آن عشق میورزند».
عضو فراکسیون امید مجلس، تصمیمات دیروز مجلس شورای اسلامی را دو تصمیم قاطع دانست:
«تصمیم به منع به کارگیری بازنشستگان که در برخی موارد چندین پست را عهدهدار بودند و دیگری فوریت محدود و قانونیکردن زمان قرار بازداشت موقت، شور و شعف زایدالوصفی را در بین جوانان و آحاد مردم ایجاد کرد»
سایر محورهای مهم نطق محمد بیرانوندی به این شرح است:
«آغوش ملت بهترین پشت و پناه است؛ بیکاری و دلمردگی و افسردگی جوانان باعث لنگشدن کار کشور میشود و در استان لرستان نیز بیکاری یک مصیبت کمرشکن است؛ در صورتی که همین جوانان میتوانند مزیت شکست حصرها و بنبستها باشند؛ عقلای قوم براساس عقلانیت در تصمیمگیری بایستی به این مسائل و موضوعات توجه نمایند؛ عقلانیت نیز به معنی آیندهنگری و دوراندیشی است؛ عقلانیت فقط این نیست که سخنان درشت بگوییم بلکه باید تصمیمات درست اتخاذ نماییم؛ تصمیمات درست کارسازتر از سخنان درشت است».
«باید گروههای پُرفشار و تریبوندار را رها کنیم و به آنها که زندگیشان تریبون ناکارآمدی نظام است توجه کنیم؛ باید با تصمیمات فوقالعاده به وضعیت قشر محروم و آسیبپذیر توجه کرد؛ همین قشر محروم وفادارترین و بهترین یاوران اصلی مملکت هستند».
«خودتحریمی و سوءمدیریتها ما را از داشتههای خودمان محروم کرده است و بلای چهل ساله ایران است در صورتی که تحریمها ما را از داشتههای دیگران محروم میسازد؛ آیا اگر برخی دستگاهها مدیر نداشته باشند بدتر از این میشوند؟».
«باید دست مدیران ناکارآمد و مسئولیتگریز را از مسئولیت کوتاه کرد؛ همچنین باید صلح در گفتار، رفتار و عملکرد را جایگزین خطکشی کنیم؛ همه باید وحدت و پیوستگی و وحدت کلمهی خود را در راه صیانت از استقلال کشور حفظ کنیم».
«مردم، ما را به مجلس فرستادند تا دردشان را فریاد کنیم؛ هوار از مصیبت کمرشکن بیکاری؛ فریاد از دست استیصال مردم در پیدا کردن شغلی برای فرزندان دلبندشان؛ آیا هنوز وقت آن نرسیده است که یکبار به قصهی پُرغصهی کارخانههایی مثل پارسیلون، پرس،چرم و پوست،یخچالسازی، سیمان، نیروگاه و همه آنهایی که آیینهی دق مردم دیار من شدهاند پایان دهید؟» (خطاب به رئیسجمهور، معاون اول رئیسجمهور، وزیران و سایر مسئولان).
«بعضی از کارخانهها در اختیار سازمانهای دولتی و خصوصی هستند و قیمتگذاری آن به شکلی است که صاحب همیشگی آنها دولت و سازمانها خواهند بود و دردی از دردهای مردم را دوا نخواهند کرد».
«برخی از راهها و جادههای حوزه انتخابیه من به طور خاموش سالانه بسیاری از خانوادهها را برای همیشهی تاریخ به کام مرگ میکشد و جامعه را داغدار میکند؟» (خطاب به وزیر راه).
«چون نوبت به لرستان رسید، آسمان تپید؟ احداث سدهای بختیاری، مخملکوه، زیبامحمد، بهسازی ایوشان و سدهای دیگر از توقعات ویژهی مردم دیار من است؛ توقع داریم عاجلاً و سریعاً به آن پرداخته شود» (خطاب به وزیر نیرو).
«ریاست محترم بانک مرکزی، چرا نباید بند «و» تبصره ۱۶ ، هنوز عملیاتی و اجرایی نشده است؟ واحدهای صنفی که برای قطعات اصلی خود نیاز به ارز دارند چرا باید در نوبت بمانند؟ حواستان باشند آنها نیز ورشکست خواهند شد…».
«آقای سیف، اگر شما نباشید سرنوشت بانک مرکزی و سرنوشت ارز چه خواهد شد؟!».