آقای ابن وقت ! ضلع الف . ب اشاره : حس قدرت ٬ پول پرستی و تصاحب میز ریاست توسط افراد نالایق سه ضلع مثلث شومی اند که سرمایه های ملی یک ملت را با سو مدیریت آنان هدر می رود . این سه ضلع مثلث معیوب در واقع باعث ترسیم یک مثلث شوم دیگری می شود که با آن قرینه است .
علی حیدری- دروغ گویی یا عدم شفافیت ٬ جایگزینی رابطه با ضابطه و چاپلوسی و بله قربان گویی در همه ی رده ها نیز سه ضلع این مثلث قرینه اند .
حال ٬ کشف این مثلث شوم با مثلث قرینه اش مرا بر آن داشت تا در باره ی یکی از اضلاع آن ٬ مطلبی بنویسم که تقدیم نگاهتان می شود .
آقای مدیر میانی یا ضلع الف – ب :
سلام آقای ابن وقت ! چطوری ؟! کیف انت ؟! How are you
دست مریزاد به این همه پله پله کردن و تغییر نگرش هایی که دارید .
آقایان ابن وقت ! از این که از هر فرصتی برای سواری گرفتن از این و آن استفاده می کنید به شما خدا قوت می گویم . لطفا دو واحد درس چاپلوسی را به من بیاموزید !
رنگ چاپلوسی روی بوم نقاشی یا طاووس مدیریتی :
من به ذات ! آدم های بوقلمون صفتی را که مثل طاووس رنگارنگند را دوست دارم ؛ شاید هم نه !
آقایان همه چیز فهم ! لطفا یک واحد درس نقاشی را به من بیاموزید تا بتوانم با آب رنگ ها از زیر رنگین کمان بله قربان گویی های شما رد بشوم .
نمره ی چاپلوسی با اعتماد به نفس کاذب ابن وقت ها :
من نمره ی چاپلوسی ام یک صفر مطلق است . لطفا یک دو (۲) ی ناقابل را به من بدهید . من از صفر ٬ دو (۰۲) بیزارم ؛ لطفا به من یک دو ٬ صفر (۲۰) بدهید .
آقای ابن وقت ! دیدی که من هم با چه ترفندی یک بیست چاپلوسی گرفتم .
ترفند چاپلوسی افراد برای تغییر چهره :
آقای محترم ! مرد هزار چهره ! ابن وقت ! من از آدم هایی که تغییر چهره می دهند ؛ خوشم می آید که در برابر هر مدیری متناسب با افکار او تغییر عقیده می دهند . شما شعارتان (اگر خواهی که رسوا نشوی همرنگ جماعت شو) ! می باشد .
من به اینگونه ضرب المثل ها اعتقادی ندارم ؛ چون آقایان ابن وقت ! روی چنین ضرب المثل هایی را سفید کرده اند . آنان از مرز عرفان مولانا ( ای فدایت این همه بزهای من ٬ ای فدایت … تو کجایی تا شوم من چاکرت و… ) عبور کرده اند و به مرز حقه بازی ٬ دوز و کلک و دور زدن همه ی افراد رسیده اند ؛ زیرا می خواهند یک مربعی را ترسیم کنند که وسایل و توان ترسیمش را ندارند .
مردم شریف ایران اسلامی ! لطفا از امروز به بعد بجای بیان این ضرب المثل بفرمایید : ابن وقت !
مدح شبیه ذم یا ذم شبیه مدح :
شاید بعضی ها با خواندن این متن ناراحت شوند یا ضرورتی را برای گفتن چنین مطلبی نبینند ؛ اما واقعیت امر بیانگر این قضیه است که وجود افراد … مال و چاپلوس در دستگاه های اجرایی در هر زمان و مکانی یک امر ناپسند است و دیگران را آزار می دهد . من در برابر هر بی نهایت منفی تا بی نهایت مثبت بیزارم . لطفا جرعه ای آب ! بعضی ها تشنه ی قدرتند .
توان ابن وقت ها با علامت منفی (چاپلوسی) :
چند سالی است که شاهد ظهور افرادی با توان بی نهایت چاپلوس به عرصه ی سیاست و ورود نامیمون آنان به رده های مختلف مدیریتی در دستگاه های اجرایی هستیم .
لطفا جرعه ای آب ! بعضی ها تشنه ی قدرتند .
وام بی بهره با ویار چاپلوسی :
بعضی ها گرسنه ی پول و اسکناسند ؛ لطفا وامی بدون بهره و ضامن ٬ برای عدم پرداخت اقساط آن توسط ابن وقت ! تقدیم کنید .
بعضی ها عادت به زمین خواری دارند ؛ لطفا ! سند کوهی ٬ برکه ای ٬ مرتعی ٬ خاکی ٬ زمیتی به من بینوا بدهید .
بعضی ها ضد زنگند ! لذا برای حفاظت از خود در برابر آب و هوا به خوردن (اختلاس) سکه و ارز روی می آورند و بعضی ها …
قفل صد هزاری برای شیر دو هزار تومانی :
لطفا ! بجای قفل و زنجیر کردن هر چیزی ٬ خود را به چیزی جوشکاری کنید ؛ زیرا بعضی ها کلید دارند .
درست مثل شیرهای آب بعضی از ادارات که با قفل های صد هزار تومانی یا با جوش های زنجیری به هم قفل شده اند و یکی کلیدش را در جیبش گذاشته تا کسی آن ها را نبرد ؛ تا ارباب رجوع فقط جرعه ای آب بخورد .
بعضی ها به داشتن کلید عادت دارند . کسی نگفت : علی ! حسن ! کلیدت کو ؟! بعضی از کلیدها زیر شاه کلیدند .
آقای دکتر ! شاه کلید هندسه ی مدیریت در دستان من است . هر شکلی ٬ کلیدی دارد . قفل مثلث ! با کلید مربع ! باز نمی شود.