تاریخ: ۷:۰۶ :: ۱۴۰۱/۱۰/۱۳
چالش‌های جدی رسانه‌های مکتوب

حسن نجف‌وند- نحوه مصرف اخبار و محتوا در جامعه در یک دهه گذشته به شدت تغییر کرده است و در سیستم اطلاع رسانی پنجره ای به نام «عصر دیجیتال پرهیجان » جای سیستم های رسانه ای را گرفته که ابزار آن اینترنتی است که به ما امکان می دهد در چند ثانیه با هر کسی در جهان ارتباط برقرار کنیم.

پایگاه خبری سنگ نوشته، یادداشت_ گوشی‌های هوشمند ، ابر رایانه‌هایی جیبی هستند که دسترسی به قابلیت‌های ویدیویی را با کیفیت بالا به سادگی ممکن می کنند. روزنامه نگاران دیگر صبر نمی کنند تا مقالاتشان چاپ شوند تا به گزارش های خود توجه کنند و به جای نوشتن، از ضبط و توزیع فوری استفاده می‌کنند.این وضع اطلاع رسانی ، دارای مزیت های فراوانی است ،اما معایب آن هم، کم نیست .در آن، اطلاعات نادرست بیداد می کند و روزنامه نگاری صادقانه و بی طرفانه و درست را در وضعیتی بحرانی قرار می دهد و بعضا مجبورند برای اینکه از قافله پرهیاهوی انتشار اخبار عقب ننمانند ،درستی خبر را قربانی کنند .اینکه هر کسی که یک گوشی هوشمند دارد، می تواند یک رویداد را به طور زنده پخش کند، یا یک نظر را توییت کند، یک مشکل بزرگ در رابطه با روزنامه‌نگاری در عصر دیجیتال ایجاد می‌کند. نظراتی که به عنوان حقایق بدون هیچ گونه تحقیق یا گزارش اضافی در نظر گرفته می شوند، منجر به انتشار اطلاعات نادرست می شوند که اغلب بیشتر از خود واقعیت ها مورد توجه قرار می گیرند.درست است که مزیت اصلی روزنامه نگاری دیجیتال، سرعت توزیع آن است، اما چالش‌های بیشتری نیز ایجاد می‌کند، زیرا تعادل بین انتشار اخبار و اطمینان از صحت اطلاعات دشوارتر می‌شود.به نظر می رسد در این عصر، شاید یکی از راه هایی که به ماندگاری رسانه های مکتوب کمک کند ،«روزنامه نگاری پژوهشی»است. استفاده از حق آزادی بیان برای پاسخگویی صاحبان قدرت، یکی از ارکان دموکراسی است، راهی برای کشف فساد و آگاهی مردم. واترگیت را تصور کنید. قبل از ظهور فضای دیجیتال، روزنامه‌نگاران تحقیقی ماه‌ها قبل از «افشای بزرگ» کار می‌کردند. در حالی که اساس روزنامه نگاری تحقیقی تغییر نکرده است، نحوه افشای اخبار تغییر کرده است.روزنامه های دارای تولید محتوای مناسب و حرفه ای نه مثل گذشته، اما در جنگی نابرابر با شبکه های اجتماعی، گلادیاتورگونه در حال نبرد هستند .هرچند که آن رسانه ها و شبکه های مجازی را مکمل روزنامه ها و همراهشان بدانیم نه دشمن شان، اما در اینجا منظور من دوران اوج و توجه به رسانه های «مُسن» است. قصد دشمن تراشی و دشمن سازی و روبروی هم قرار دادن این رسانه ها را ندارم.نگاه سیاسی و امنیتی به ویژه در ایران تاثیر زیادی بر کاهش تیراژ مطبوعات داشته و محدودیت‌هایی که در انعکاس مطالب خبری و دیدگاه‌ها وجود داشته، باعث شده تا مدیران مسئول و سردبیران روزنامه‌ها محافظه‌کار شوند. زمانی که روزنامه‌نگار محافظه‌کارانه بنویسید؛ مخاطب رسانه کمتر شده و حس می‌کند که همه حقایق را نمی‌تواند در رسانه پیدا کند و همین مسئله منجر به بی‌اعتمادی یا کاهش اعتماد عمومی و افت تیراژ می‌شود.سانسور و ملاحظات نویسندگان، مسائل مالی و یارانه‌ای دولت، سیاست‌ها‌ی غلط نظارت بر مطبوعات که باعث افزایش تعداد روزنامه‌ها شده، دولتی بودن برخی از روزنامه‌ها و بی عدالتی در بین روزنامه‌ها، تنها تعداد معدودی از مشکلاتی است که روزنامه‌های کشور با آن دست به گریبان هستند و باعث شده تا روزنامه‌های کشور نتوانند همگام با روزنامه‌های دنیا رو به جلو حرکت کنند .رونق گرفتن فضای مجازی و بازار داغ دنیای شبکه‌های رنگارنگ اجتماعی هر روز روزنامه‌ها و رسانه‌های مکتوب را به حاشیه می‌راند. در این میان ،مشکلات اقتصادی و گرانی کاغذ نیز روزنامه‌ها را از ادامه حضور در این عرصه پر رقابت ناامید کرده است.تصور غلطی پیش آمده و تسری آن به مسئولان که وقتی رسانه‌های مجازی هستند و پدیده‌ای به نام «شهروند خبرنگار» شکل گرفته ،دیگر روزنامه‌ها کارکرد ندارند،اما دریغ از کوچکترین سواد رسانه ای که رسانه مکتوب در یک خبر ساده باید به ۶ سوال پاسخ دهد، اما «شهروند خبرنگار» فقط خبر را در سطحی‌ترین شکل ممکن مخابره می‌کند و وقتی صحبت از روزنامه نگاری و رسانه مکتوب به میان می‌آید، از کار تخصصی حرف می‌زنیم که هم نیاز به دانش تخصصی دارد و هم تجربه کافی .معتقدیم که با این اوصاف اگر روزنامه‌ها بخواهند دوام و بقا داشته باشند باید به بستر اصلی خودشان برگردند، یعنی دامن مردم. این برگشت لزوما نیازمند عبور از خط قرمزها نیست. گرچه خط قرمزها و سانسورها تاثیر خوبی در ایجاد ارتباط رسانه و مخاطب ندارد، اما به هرحال می‌شود تا حدی در کنار این مرزها حرکت کرد و در کنار مردم بود.

حسن نجف‌وند
روزنامه نگار و دکترای مسایل ایران

بازگشت به خانه

پاسخی بگذارید