اعضای محترم شورای محترم نگهبان! با سلام و تحیت و قدردانی از عنایتی که در وسواس مطالعاتی خود نسبت به گزینش کاندیداها داشته و دارید. اجازه میخواهم در واپسین درگاه تعیین صلاحیتها، بعنوان فرزند کمترین این انقلاب چند نکته را یادآور باشم.
بهزاد رضوانی- نخست؛ باورم این است تنوع آراء و افکار، موجبات پویایی، نقد و آسیبشناسی و آسیبزدایی را فراهم میآورد. احقاق حقوق احزاب جمهوری اسلامی و التیام آلام اقشار مختلف جامعه، و همچنین شایستهسالاری و نخبهگرایی، دل در گرو حضور طیفها و نگاههای مختلف پیکره مجلس دارد. گام نخست این اندیشه در دولت اعتدال( فارغ از شیوه و نمره عملکرد آن) مشهود بود، توامانی اصلاحطلبی و اصولگرایی و اعتدال در یک پیکر، موجبات این تکثر آرا را فراهم کرده بود اما انتظار میرفت که گام دوم آن در مطالعه و شایسته سالاری بیشتر، اتفاق بیافتد. یعنی سیری خطی در جهت سربلندی نظام جمهوری اسلامی که نتیجه قرنهای مبارزه تشیع در طول تاریخ و خون هزاران جوان این مرز و بوم، خاصه در نیم قرن اخیر است. اما بازگشت به آغاز و خلق سیر دورانی برای آن چقدر میتواند جایز باشد؟ باورم این است این تمهید اگر تدوین شده است موجبات اجحاف را فراهم میآورد. اجحاف در حق نظام جمهوری اسلامی که پیش از هر چیز نیازمند وحدت رویه تحت لوای حاکمیت است.
هر چند جمهوری اسلامی امروز، از جانب همه ما مورد بیمهریست. چه در سطوح پایین؛ وقتی کارمندی در عرصه خدمت به مردم، ساعتی از کار خود را فرو میگذارند. اجحاف معلمی که آموزش دانش آموزان را اولویت هستی خود نمیپندارد … و اجحافهای کلان در سطوح بالای مدیریتی که گاها به رانت و فساد مالی و … مزین میشوند. در تمامی این لحظات ما نسبت به تاریخ مبارزه تشیع و نسبت به پرچممان اجحاف کردهایم. بیمهری گاه در قامت تشخیص نادرست( الاهم فالاهم) ظاهر میشود.
امروز در انظار رسانههای جهان، جمهوری اسلامی نیازمند انسجام و اجماع مردم است، انسجامی که در تشییع سردار سلیمانی در دل دشمنان دلهره انداخته بود. وحدت ملی و اجماع احزاب و پای کار بودن همگان و تداوم آن در کادرسازی و تدوین گام دوم انقلاب. همه و همه دل در گرو چشم انداز ایجابی دارد نه سلبی،
در حوزه انتخابیه خرمآباد و چگنی بازگشت بخشی از بدنه اصلاحات به عرصه انتخابات و نگاه تسامحی و بستر سازی برای اهم بودن انتخاب مردم، جای قدردانی دارد و سپاسگزاری.
اما برادران عزیز در این بین جای خالی بهزاد مومنی مقدم نه بعنوان یک نامزد انتخاباتی بلکه بعنوان کاندید جوانان این مرز و بوم که نماینده تدبیر و خلاقیت آنهاست با شعار پوست اندازی و اصلاح اصلاحات در جهت تقویت نظام جمهوری اسلامی تنها رد صلاحیت یک تن نبود بلکه حذف یک نحله فکری بود که میتوانست به سهم خود موجبات تقویت نظام را فراهم آورد. باید پرسید چنین تفکری از جانب کسی اینچنین شیفته خدمت، آیا نباید مورد اغماض قرار بگیرد آیا عدم تایید صلاحیت او بیمهری در حق نظام نیست؟؟
و چراهای دیگر از این دست.
بهزاد رضوانی
کارشناس ارشد علوم سیاسی