۱۷ شهریور ۱۳۵۷ در تاریخ جمهوری اسلامی ایران تحت عناوین «جمعه سیاه»، «جمعه خونین» و «کشتار ۱۷ شهریور» شناخته شده که در جریان اعتراضات مردمی رخ داده و در نهایت منجر به وقوع انقلاب اسلامی شد.
پایگاه خبری سنگ نوشته، یادداشت، نرگس سپهوند- در این روز، تظاهرات مخالفین و انقلابیون در محلات جنوبی تهران، خیابان ژاله پیشین (خیابان مجاهدین اسلام کنونی) و میدان ژاله (شهدای کنونی)، منجر به کشتهشدن ۸۷ نفر از تظاهرکنندگان شد. هر چند فرماندار نظامی وقت تهران هرگز تأیید نکرد که دستور آتش توسط نیروهای نظامی ارتش شاهنشاهی ایران داده شد ولی مخالفان آن را به حکومت شاه نسبت دادند، اگرچه مخالفان حکومت پهلوی و افرادی چون میشل فوکو از کشتهشدن چند هزار نفر صحبت میکردند، اما بعدها مشخص شد که آمار رسمی و آنچه در اطلاعیه فرمانداری نظامی تهران درباره تعداد کشتهها ذکر شده بود، یعنی حدود ۸۷ نفر، درست بوده است و سالها بعد نیز عمادالدین باقی با دسترسی به آمار بنیاد شهید انقلاب اسلامی و منابع دیگر، در پژوهشی تعداد کشتهشدگان را ۸۸ نفر مطرح کرد که ۶۴ نفر آنها در میدان ژاله کشته شدند.
بعد از ماجرای سینما رکس در ۲۸ مرداد سال ۱۳۵۷ که در زمان دولت جمشید آموزگار اتفاق افتاد با دستور محمدرضا پهلوی جعفر شریفامامی فرزند یک روحانی که پیشینه مخالفت با دولت امیرعباس هویدا را داشته، با شعار «آشتی ملی» دولت جدید را تشکیل میدهد.
اندکی بعد و در روز ۱۳ شهریور، که راهپیمایی بزرگ عید فطر در تپههای قیطریه تهران، تبدیل به تظاهرات بر ضد حکومت شاهنشاهی شد، گزارش ساواک تعداد شرکتکنندگان را ۶۰ هزار نفر از «قشر مذهبی» و سرمقاله روزنامه اطلاعات در روز چهاردهم شهریور، شرکتکنندگان را سه میلیون نفر در سراسر کشور بیان کرد که موفقیت روحانیان در برگزاری این راهپیمایی، آنان را به فکر ادامه آن در روزهای پس از آن انداخت و بهدنبال این تظاهرات، ناآرامیهای دیگری نیز تا روز شانزدهم شهریور رخ دادند.
هیئت دولت در بیانیه شدیداللحنی برگزاری هرگونه تجمعی را ممنوع اعلام کرد. این بیانیه که به معنای حکومت نظامی نبود، از سوی مخالفان جدی گرفته نشد و از نخستین ساعات بامداد ۱۶ شهریور ماه مأموران گارد و شهربانی و ساواک در میدانهای مختلف و نقاط حساس شهر مستقر شدند. بر پایه گزارش ساواک ۹۵ درصد مغازههای خیابانها و بازار تهران و شمیران و شهر ری تعطیل شدند و تظاهرات ۱۶ شهریور در تهران با حضور بیش از نیم میلیون نفر انجام شد که بزرگترین گردهمایی انجامگرفته در ایران تا آن هنگام بود که در این تظاهرات برخی رهبران جبهه ملی ایران نیز شرکت کردند، تظاهرکنندگان شعارهای شدیداللحنی مانند «مرگ بر سلطنت پهلوی»، «شاه حرامزاده است» سر میدادند و برای نخستین بار نیز خواستار تشکیل حکومت جمهوری شدند. همان شب، شاه برای آنکه کنترل امور را از دست ندهد دولت را مجبور کرد تا در تهران و یازده شهر دیگر مانند کرج، قم، تبریز، کازرون، اصفهان، مشهد، آبادان، اهواز، قزوین، جهرم و شیراز، حکومت نظامی اعلام کند و فرماندهی نظامی پایتخت را نیز به غلامعلی اویسی که در جریان تظاهرات ۱۵ خرداد ۱۳۴۲ به «قصاب ایران» مشهور شده بود سپرد و در نهایت نیز دستور بازداشت کریم سنجابی، مهدی بازرگان، داریوش فروهر، نصرتالله معینیان، عبدالکریم لاهیجی، محمود اعتمادزاده، هدایتالله متیندفتری و رحمتالله مقدم مراغهای را صادر کرد..
دعوتکننده اصلی راهپیمایی روز ۱۷ شهریور یک روحانی مبارز بر ضد نظام شاهنشاهی به نام یحی نوری بود که بهصورت انفرادی عمل میکرد و ساکن اطراف میدان ژاله بود، از نخستین ساعات صبح روز جمعه، مردم برای شرکت در راهپیمایی راهی میدان ژاله شدند و غافل از آنکه از ساعت ۶ صبح، حکومت نظامی توسط فرماندار تهران ارتشبد غلامعلی اویسی اعلام و در حال اجرا و اجتماع بیش از سه نفر ممنوع بود. اعلام دیرهنگام حکومت نظامی (ساعت ۶ صبح همان روز) از دلایل شلوغی این تظاهرات بود.
حدود ساعت ۸:۱۵ فرماندهان نظامی ابتدا چندبار با بلندگو از مردم خواستند که پراکنده شوند و وقتی با بیتفاوتی مردم روبهرو شدند یکی از فرماندهان میگوید: «ما را مجبور به تیراندازی نکنید». حدود ساعت ۸:۳۰ یک روحانی وارد محوطه میدان ژاله میشود و با یکی از افسران گفتوگو میکند. در مقابل از مردم میخواهد به زمین بنشینند. بین ساعت ۹:۱۵ تا ۱۰ صبح، گلولهباران توسط نظامیان آغاز میشود که برای چند دقیقه بیشتر به طول نینجامید، به گونهای که خبرنگارانی که ساعتی بعد از حادثه به محل رسیدند تنها با ماشینهای آبپاش روبهرو شدند که مشغول شستوشوی خیابانها بودند، پس از شلیک ارتش، درگیریهای خیابانی گستردهای درگرفت و در طول روز به دیگر نقاط پایتخت کشیده شد.
در این میان گزارشهایی از نافرمانی سربازان و فرماندهان در تیراندازی به مردم وجود دارد، یک سرباز وظیفه که به او دستور داده بودند به سوی مردم شلیک کند، ابتدا به فرمانده خود شلیک کرد و سپس خودش را کشت. در نافرمانی دیگری، سه نفر از سربازان وظیفه لشکر گارد شاهنشاهی به نامهای «قاسم دهقان»، «علی غفوری» و «محمد محمدی» متواری شدند. فردای آن روز محل اختفای این سه سرباز کشف و مهدی محمدی کشته شد.
روز بعد از ۱۷ شهریورماه مراجع ثلاثه سید محمدرضا گلپایگانی، سید شهابالدین مرعشی نجفی و سید محمدکاظم شریعتمداری و سید روحالله خمینی بیانیههای تندی صادر کردند. با جریحهدارشدن احساسات عمومی از خشونت اعمال شده، مردم و بازاریان در شهرهای دیگر دست به اعتراض و اعتصاب زدند و جیمی کارتر در تماسی تلفنی از کمپ دیوید، برای شاه «آرزوی موفقیت» کرد. این تماس و سکوت نسبی ایالات متحده آمریکا نسبت به رویداد ۱۷ شهریور، توجیهی در اختیار روحانیان گذاشت تا به احساس غربستیزی و امپریالیسمستیزی مردم دامن بزنند.
محمد باهری وزیر دادگستری وقت یک روز بعد از این واقعه، در مصاحبه تلویزیونی در پاسخ به سؤال مجری که آیا بهار آزادی تمام شد؟ همکاری جبهه ملی و مذهبیون با کمونیستها را مورد شماتت قرار میدهد و میگوید: چطور ممکن است کسانی که معتقد به توحید هستند با کسانی همکاری بکنند که بنای ایدئولوژیکشان و بیان فکریشان ضدیت با خدا، شرک با خدا، انکار با خدا است؟
این روز و این رویداد در میان رویدادهای سال آخر حکومت پهلوی، اهمیت بسیاری داشت. در حقیقت با این کشتار، راه مخالفان و مبارزان برای همیشه از حکومت جدا و امکان هرگونه آشتی میان حاکمیت و مردم سلب شد، احساسات مردمی نسبت به ضدیت با شاه، بیش از پیش تحریک شد و موقعیت میانهروهایی که به دنبال نوعی مصالحه و سازش بین انقلابیون و سلطنتطلبان بودند، تضعیف شد؛ به گونهای که عملاً مردم به دو گروه «انقلابی بنیادی» یا «ضدانقلاب نظامی» تقسیم شدند و از سوی دیگر حمایتهای بعدی ایالات متحده آمریکا از شاه، سیاست دوگانه آمریکا در قبال ایران را که با تبلیغات سیاسی فشار آمریکا بر شاه برای گسترش فضای باز سیاسی به کلی منافات داشت، نشان داد.
مشاور امنیت ملی آمریکا، زبیگنیف برژینسکی، درباره این رویداد گفت: «رویداد میدان ژاله چنان خونین و مرگبار بود که کشمکشهای گذشته میان دولت و مخالفان را از یاد برد. این رویداد، پایان شورشهای پراکنده و مقطعی و آغاز انقلاب واقعی بود.»
فرمانداری نظامی تهران آمار ۸۷ کشته و ۲۰۵ مجروح را تأیید کرد اما مخالفان حکومت، اعلام کردند که در این روز بیش از ۴۰۰۰ نفر کشته شدهاند و تعداد کسانی که تنها در میدان ژاله جان باختهاند ۵۰۰ نفر است، میشل فوکو فیلسوف فرانسوی و طرفدار انقلاب ایران که برای پوشش دادن رویدادهای انقلاب در یک روزنامه ایتالیایی به محل حوادث رفته بود مدعی شد که ۴۰۰۰ تن در این روز هدف گلوله قرار گرفتهاند. اما سالها بعد عمادالدین باقی با دسترسی به آمار بنیاد شهید انقلاب اسلامی و منابع دیگر، در پژوهشی تعداد کشتهشدگان ۱۷ شهریور را ۸۸نفر ذکر میکند که ۶۴ نفر آنها در میدان ژاله کشته شدند، محمد باهری که در آن هنگام عهدهدار سمت وزارت دادگستری بود میگوید: بنابر گزارش سازمان پزشکی قانونی و سازمان بهشت زهرا مجموع کشتهشدگان روز هفدهم شهریور و زخمیهایی که تا روز بیست و ششم شهریور درگذشتند ۱۲۶ نفر بوده است.
یک روز پس از کشتار ۱۷ شهریور، صدها نفر از کارگران پالایشگاه نفت تهران اعتصاب کردند و در این اعتصاب کارگران نه تنها خواستار افزایش حقوق و بهبود شرایط کارکنان، که خواهان پایان دادن به حکومت نظامی به عنوان یک خواست سیاسی مشخص بودند.
نرگس سپهوند
منبع:
پرواند آبراهامیان، انقلاب اسلامی( ایران بین دو انقلاب) ترجمه احمد گلمحمدی، محمدابراهیم فتاحی
مقاله همنشین بهار: ژاله خون شد. هفده شهریور، آغاز پایان رژیم شاه