
شاید اگر شخصا سعادت حضور در راهپیمایی اربعین حسینی امسال را نداشتم نمیتوانستم بازتاب این شور و عشق را نه بر زبان جاری کنم و نه هم قلمم جسارت نگارش آن را داشت.

ما مردمانی هستیم که نگاهمان به گذشته است در “حال” زندگی کردن را بلد نیستیم و به آینده نیز امید نداریم.همه زندگی ما تحت الشعاع گذشته است. چه از بعد اجتماعی، سیاست، اقتصاد، و مهمتر از همه از بعد فرهنگی.

شهردار محترم شهرستان خرم آباد
سلام
می خواستم برایت نامه ای بنویسم دیدم حرف و کلامم میان این همه درد ورم کرده شهر گم می شود.می خواستم بگویم شهر به راحتی نفس نمی کشد زیر بار سنگین ترافیک، دیدم خواهی گفت شورای ترافیک یک عضوش منم.

عصای سفیدت را در دست بگیر ! عصایت را بردار و گام هایت را استوارتر بردار ؛ زیرا در مسیر زندگی ات، با هر بار که عصایت را بر می داری ؛ یک ، دو قدم نیز برداشته می شود.

سکانس اول : خواستگاری و بله برون! آشنایی دو خانواده که از قبل همدیگر را شناخته یا جدیدا با هم آشنا شده اند ؛ به فرض اینکه فرزندانی دم بخت دارند ؛ مقدمه ی یک آشنایی برای خواستگاری می شود . نوع خواستگاری های بزرگان ما در گذشته های نه چندان دور ، با نوع خواستگاری های امروزی ، با هم فرق می کند .

وقتی به ناخوداگاه خود در پستوی هزار سایه روشن دانایی عصر آگاهی می نگریم و رویاهای کودکی خود را ورق می زنیم ،بی اراده خاطرات آن یار پنددان کودکیمان می افتیم.

از به کار بردن واژه های محرومیت، فقر و بیکاری در لرستان شرم دارم، از بس بکار رفته اند کلیشه شده اند اما واقعیت همین است، مردم لرستان، این استان همیشه محروم سالهاست برای گریز از فقر و محرومیت دعا می خوانند و دلخوش به خرده خیرات خوبها! بصورت لاک پشتی بیمار، خواب آلود، پیر و رو به موت در میان ترافیک توسعه گم شده است.

قرارم با دکتر حجت الله چراغ نقاش لرستانی در نگارخانه شکوه حوالی ساعت هفت غروب است. خلوتی کوچه های فرمانیه، هوای دل انگیز پاییزی در نیمه های مهرماه و خش خش برگ های درختان در زیر پای عابران مرا بیشتر مشتاق دیدن آثار این هنرمند نقاش می کند.

جمعه، ۵ مهرماه در فضای مجازی استان منتشر شد که بخشی از اطراف قلعه تاریخی فلک الافلاک خرم آباد دچار آتش سوزی شده است.