تاریخ: ۱۰:۱۱ :: ۱۴۰۰/۰۴/۱۹
فرازهایی از وصیت‌نامه شهید جلیل جودکی آقامیرزایی

همسر مهربانم گرچه رفتار خوشایندی را که اسلام توصیه کرده نسبت بتو نداشتم و یا با تو کج خلقی و یا برخورد بدی داشتم بر من حقیر ببخشی و بعد از شهادتم به سر و سینه نزنید.

پایگاه خبری سنگ‌نوشته، یادواره شهدا- اگرچه دنیا و زندگی و همسر و فرزند ارزش مخصوص را دارد. ولی شوق و عاشق شدن وبه خدا پیوستن ارزشی بس بالاتر و الاتر دارد لذا از من دلگیر و نگران نشوید و ادامه دهنده راهم باشید همسرم من تو را خیلی دوست داشتم ولی اسلام و قرآن را از تو بیشتر دوست داشتم.
 همسرم از تو می‌خواهم که زینب وار در کنار فرزندانم خوب زندگی کنید و فرزندانم را تنها نگذارید همسرم مهربانم می دانم این چند سال که تو را به همسری گرفتم تو را بخاطر خدا تنها گذاشتم.
می دانم که سختی و رنج زیادی کشیدی از تو می‌خواهم که مرا حلالم کنی و از تو می‌خواهم که یتیمانم را خوب بزرگ کنی و آنها را به درس وادار کنی و راه خودم را به آنها نشان دهی که بدانند پدرشان مردانه در میدان جنگ بخاطر اسلام و به خاطر دین قرآن شهید شده و بعد از شهادتم فرزندی را که به دنیا خواهد آمد اگر پسر بود نامش را مهدی و اکر دختر بود نامش را زینب بگذارید.
 همسرم من رفتم ولی بچه‌هایم را تنها نگذارید و از تو می‌خواهم که مثل آن رورهایی که خودم درکنار شما بودم در کنار یتیمانم زندگی کنید نگذارید که مثل یتیم بمانند می دانم که پدرم شما را تنها نمی‌گذارد همسرم در دل زیاد دارم ولی چه کنم؟ 
و اما پدرعزیزم افتخار و درود بر شما که رنج‌ها و مشقت‌های زیادی را متحمل شدی تا فرزندی پرورش دهی که اینگونه به جهاد فی سبیل الله بپردازد گرچه با چند خط نمی‌توانم جبران کنم لذا از شما پوزش و حلایت می‌طلبم. حلایت شما والدین بعد از رضای خدا برگة عبور من از پل صراط می‌باشد وصیت من به برادرانم، از شما که راه مرا ادامه دهید و یک وصیت به شما دارم آن هم این است که اگر اسلام پیروز شد مادرم را سر قبر امام حسین (ع) ببرید.

تا با وی در دل کند چون من خودم آرزو داشتم که مادرم را ببرم حال شما جای من را خالی نکنید و مرا هر جای که پدرم و مادرم که می‌دانند دفن کنید.

 

بازگشت به خانه

پاسخی بگذارید